6 دليل براي اينكه محتواي بيشتر بهتر نيست و حتي در واقع بدتر است
شوك محتوايي روشي بود كه ما به يك باره محتواي بيش تر را براي تارنما مهيا ميآورديم. برند شاييفر در سال 2014 براي اولين توشه اين زمينه را پيشبيني كرد.
صنعت بازاريابي محتوايي بايستي اين پيشبيني را تحت عنوان يك هشدار در حيث ميگرفت كه اما بعضا از ما اين فعاليت را كرديم.
البته كافي نبود. طراحي اپليكيشن
به جاي اين كه براي خويش و مخاطبانمان محتواي خير و خوبي ايجاد كنيم، بين خويش رقابتي شيوه انداخته بوديم كه چه كسي قادر است محتواي طولاني تر از ساير و گران بها لغتي فراتر منتشر نمايد.
بنابراين شوك محتوايي، هم براي بازاريابان و هم مخاطباني كه برايشان محتوا ساخت ميكرديم، بد و بدتر شد.
درحال حاضر كهاين رخداد روي داده ميباشد، بايد با عواقب آن روبرو شويم.
ما در محتوا غرق گرديدهايم و حقيقتاً رهايي از آن بسيار مشقت بار ميباشد.
آيا تا به درحال حاضر…
خلاقيت شما از في مابين رفته و نميتوانيد بنويسيد؟در گير فرسودگي گرديدهايد؟شم كردهايد كه محتواي تكراري ساخت مي كنيد؟همگي اينها ناشي از شوك محتوايي، ساخت زياد محتواي تجاري و پيروي از شعار«هرچه محتواي اضافه وب سايت ما بهتر» در عملهاي بازاريابي در ده سال قبلي بوده ميباشد.
درصورتيكه با هر كدام از مورد ها فوق روبرو گرديده باشيد، بي ترديدً به استعمال از راه محتوايي ديگري عشق خواهيد داشت.
البته درحالتي كه هنوز قانع نشدهايد كه محتواي طولاني تر بهتر وجود ندارد؛ ادامه اين نوشتهيعلمي را بخوانيد.
درپي 6 استدلال براي اينكه محتواي بيش تر، خير فقط بهتر وجود ندارد، بلكه بدتر هم است، آورده شدهاست.
1. بازاريابان محتوايي در مقابل كليهگيري فرسودگي محتوايي مصون نيستندما در بين فرهنگ و تمدن فشار معاش ميكنيم، فرهنگي كه در آن ايجاد بيآخر، فعاليت بيشتراز حد و فدا كردن سالمي، توازن و مرزها، قيمت محسوب ميشود.
در سال 2019، آخر اين نحوه تفكر مقدمه شد.
نخست، BuzzFeed نوشتهي علمياي باعنوان “هزاره فرسودگي” منتشر كرد كه توجهات اكثري را به خويش جلب كرد. اما اين فرسودگي صرفا به همين هزاره منحصربهفرد نمي شود.
بعداز آن و در انتهاي سال 2019، سازمان جهاني بهداشت رسما فرسودگي شغلي را به فهرست جهاني بيماريهاي خويش طولاني تر كرد.
و در همگي ارتفاع سال، مشاجرههاي اكثري در رابطه فرسودگي شغلي در مجامع متفاوت انجام شد.
اشكال فعالان بازار، از خانگي و آزاد تا شركتي بدين مباحث پيوستهاند.
در واقع ژورنال موتور كاوش هم بهاين دعوا ضميمه و يك رديف هفتگي براي نگهداري از خويش منتشر كرد كه در همياري با بقيه فعالان بازار، تجربيات آن ها از فرسودگي شغلي را منتشر مينمايد.
اين مورد، چيزي ميباشد كه ميليونها نفر از ما با آن در مقابله هستيم، به اين ترتيب روزگار ايجاد محتواي زياد كه از سازش ما متمدن فشار نشأت ميگرفت، قبل ميباشد و مي بايست با توازني كه در هم اكنون وارد شدن ميباشد، ياور شويم.
2. كليه راهبردها يك نقطه برگشت دارا هستنددومين استدلال براي پذيرفتن روش «هرچه كمتر، بهتر» براي ساخت محتوا، اصول اقتصادي و ضابطه نقطه رجوع ميباشد.
Investopedia اين ضابطه را به طور پايين تمجيد مينمايد:
«ضابطه نقطه برگشت بيان مينمايد كه در يك نقطه يگانه، افزودن عامل ها توليدي اضافه، باعث به كاهش خروجي خواهد شد.»
ولي آيا اين ضابطه براي بازاريابي محتوايي هم درستي مينمايد؟
اصلا مهم نيست كه هر يكسري وقت يكبار محتواي تازه منتشر ميكنيد، در موقعيت كلي واحد سنجش اثربخشي محتواي توليدي شما دارنده يك سقف ميباشد.
با ساخت محتواي زياد و سواي دقت به بقيه جنبههاي مهم دستورالعمل ايجاد محتوايي نظير موردها تحت، صرفا به تعداد يه خرده از يوزرها دست خواهيد يافت:
كيفيت محتواانگيزهگذاري مسير طي گرديده به وسيله مشتريجلب لحاظ مشتريان بالقوهنرخ تبديل طولاني تردر يك نقطه، شما همگي محتواي ما يحتاج خويش را ايجاد كردهايد و عصر آن فرارسيده كه به جاي ساخت محتوا بر بهبود فرآيند بازاريابي خويش تمركز فرمائيد.
3. محتواي زائد مشتريان نامناسب جذب مي نمايددر جايي از عمل، شما «به حد كافي» محتوا ساخت كردهايد.
همه اصول را بيان كردهايد و در رابطه كليه نكات كليدي مرتبط با پروسه فروش و بازاريابي ايجاد محتوا را انجام دادهايد.
در چنين حالتي، شما مي بايست به صورت مداوم در رابطه موضوعات تكراري كلام نمائيد و يا اين كه به موضوعات زيرمجموعه بپردازيد.
اكثري از اشخاص به موضوعات زيرمجموعه مي پردازند.
مثلا، در صورتيكه شما اپليكيشن ميفروشيد، مي بايست در رابطه فروش خويش سخن نماييد. درصورتيكه مشتريان شما عكاسان باشند، براي ايجاد محتواي بيش تر ناچار مي شويد كه در رابطه كليپ ايجاد محتوا نماييد.
اين عمل گهگاه پاسخ مي دهد، ولي اكثر زمان ها فيضاي در بر ندارد.
چون بر مبناي راهبردي كه براي تبديل بازديدكنندگان به خريدار داريد، در غايت با گروهي از مشتريان در مسير فروش خويش روبرو خواهيد شد كه به توليد ها يا اين كه سرويس ها شما نياز ندارند.
به اين ترتيب، با اينكه اين محتواي نا مربوط ترافيك و بقيه شاخصهاي بازاريابي تارنما شمارا ارتقاء داده، ولي موجب كاهش قيمت اسم تجاري شما، جذب مشتريان بي ربط و تضعيف شاخصهاي اساسي فروش كه اهميت بيشتري دارا هستند، شدهاست. محتواي بيش تر باعث ارتقا يوزرها بي ربط خيس ميشود
4. محتواي تكراري، تجربهاي غير قابل فهم توليد مينمايددر بخش قبل، يك كدام از جنبههاي خلل «كامل شدن ساخت محتوا در رابطه همه مباحث مهم» را تشريح كردم. يك ايراد ديگر، ساخت محتوا براي يك قضيه تكراري ميباشد.
البته بازاريان به تدريج اين عمل را به روشي كاربرپسند انجام ميدهند.
براي مثال ميتوانم يكياز خطاها قبل خودم را بيانكنم. هنگامي اينجانب در شركتي عمل مي كردم كه مشتريان هدفش بازاريابان محتوايي بودند، سه يا اين كه چهار نوشتهعلمي در رابطه قضيه محتواي ذهنانگيز نوشتم.
همين عمل سبب ساز گرديده بود كه نتوانيم فارغ از توليد ابهام براي مخاطبان، مطالب را به هم لينك دهيم. حتي فهم و شعور صحيح ترتيب اين مقاله ها براي خودم هم دشوار بود.
جاي اينكه به طور مداوم و در گذر عصر يك نوشتهي علمي را با داده ها نو بهروز رساني كرده، توسعه و گسترش داده و بهبود ببخشم، يكسري نوشته ي علمي غير وابسته نوشتم و محتواي اضافه را به محتواي كيفيت عالي ترجيح دادم.
5. محتواي ساخت گرديده نياز به حفظ دارااستمحتواي هميشگي مي بايست حفظ و نگهداري شود.
آري، محتواي مستمر مي تواند به طور دائمي براي تارنما شما ترافيك، مشتري و فروش جذب نمايد، ولي در صورتيكه از آن ها نگهداري فرماييد.
درصورتيكه هر نوشتهعلمي را تحت عنوان يك گياه در حيث بگيريد، كل محتواي شما مثل يك گلشن ميباشد.
و در گلشن نميتوانيد دانههاي يك گياه را بكاريد و آن را به درحال حاضر خويش رها فرماييد.
با سپري شد عصر هريك از مقاله ها نياز به نگهداري دارا هستند تا به محتوايي هميشگي و كار كشته تبديل شوند.
نگهداري از محتوا را مياقتدار با رعايت مورد ها تحت انجام بخشيد:
بهروزرساني هميشگي محتوا با داده ها تازهبا صرفهسازي دوباره محتوا با تمركز بر لغات كليدي متعددبهروزرساني موردها داراي ربط به توليدها و دكمههاي درخواست براي فعاليتاضافه كردن تصاوير و لينك و پيوندهاي تازهبازنشر محتواي سابق براي جلب لحاظ مخاطبان نوساخت دائمي محتواي نو، سواي محافظت از مطالب پيشين، اصولاً دستورالعمل آب در هاون كوفتن ميباشد.
هرچه محتواي بيش تر داشته باشد، نياز به نگهداري از آنها هم طولاني تر مي گردد، در فيض دوره مايحتاج براي انجام اين فعاليت نيز ارتقاء خواهد يافت.
برچسب: طراحي اپليكيشن،